رئیس ما قبل از اینکه رئیس بشه همیشه از رفتارهای رئیس قبلی در قبال ما انتقاد می کرد و اعتقاد داشت :
– باید به سربازهامون اعتماد داشته باشیم و نیازی نیست که در اتاق ها رو جلوی شما قفل کنیم. مگه توهین به شخصیت بقیه شاخ و دم داره؟
– نباید بعد از ساعت اداری برای بقیه کار جور کنیم، مگه شما کار و زندگی ندارین؟
– پیگیری مکاتبات اداری رو که نباید از شما انتظار داشت. مگه شما تجربه اینجور کارها رو دارین؟
– نباید انتظار داشت شما خریدهای اداری رو از جیب خودتون انجام بدین و بعد تا مدت ها دنبال پولتون بدوین. مگه شما سربازها چقدر حقوق می گیرین؟
– …
اما حالا که خودش رئیس شده یکسری اعتقادات جدید داره :
– نه اینکه به شما اعتماد نداشته باشیم، ولی از لحاظ امنیتی با خروج پرسنل کادر باید در تمام اتاق ها قفل بشه!
– خدمت 24 ساعته است و اینجوری نیست که بعد از اتمام کار اداری همه برن خونه هاشون!
– ناسلامتی سربازهای ما لیسانس هستن و باید نامه نگاری ها رو بتونن انجام بدن و پیگیری کنن!
– هر خریدی که ما بهتون می گیم رو انجام بدین و حتماً فاکتورش رو بگیرین تا مکاتبه کنیم و بتونیم در آینده پولتون رو از اداره بگیریم تا متضرر نشین!!
– …
و این حکایت مرض میز ریاست هست!
دیدگاهتان را بنویسید