دسته: سخنان نقض

  • غیر ممکن

    اینكه ما فكر می كنیم برخی چیزها غیرممكن است، بیشتر برای آن است كه برای خودمان عذری آورده باشیم.

  • دیما سی!:

    كل زندگي فيلمه فقط نقش ها و فيلنامه ها فرق ميكنه . من دوست داشتم جائي بودم حداقل كمي معرفت توش بود. كاش و اي كاش آدمي نبودم حداقل فكر نميكردم .

  • لذت کار

    «کامپیوتر هرچقدر هم که با هوش باشد، باز هم یک تفاوت کلی با انسان دارد: او از عهده هرکاری بر می آید ولی از انجام آن شاد نمی‌شود. من می‌توانم یک کامپیوتر را طوری تنظیم کنم که سمفونی بتهوفن را اجرا کند، اما نمی‌توانم کاری کنم که در حین اجرا، از آن لذت هم ببرد.»…