خاطرات سال ۱۳۷۰ هم که همزمان با آغاز دوران موسوم به سازندگی است، این روند به شکل افزایش سفرهای داخلی و خارجی اعضای خانواده (ولو با هزینهی شخصی) خود را نشان میدهد. وضعیتی که میتوان آن را علایم آشکاری از ظهور پدیدهی آقازادهها و رفاهطلبی خانوادهی مسئولان سیاسی کشور دانست که در سالهای دههی هفتاد به اوج رسید. برخی از این موارد در ادامه میآید:
۱۶فروردین:یاسر از عربستان [سفر عمره] رسید. شرحی از سفرش داد. شناخته شده بود و با فهد شاه عربستان ملاقات داشته است.
۳اردیبهشت: محسن آمد. گزارش سفر به کرهی جنوبی را داد. تحت تأثیر صنایع کره قرار گرفته است.
۱۴خرداد: ساعت ده صبح با هلیکوپتر به مرقد امام رفتیم. عفت هم آمد… فائزه به شمال رفته، محسن هم بهسوی شمال رفته بود که بهخاطر شلوغی جاده برگشته است.[!]
۱۵مرداد: عصر به خانه آمدم. فائزه از کرهی شمالی برگشته و راضی است. با آقای کیم ایل سونگ، رهبر کرهی شمالی ملاقات کرده و او ضیافت نهار به هیئت ایرانی داده است.
۲۵مرداد:محسن دربارهی سفر به کشورهای جنوب خلیج فارس سؤال کرد. همراه آقای آقازاده، وزیر نفت، پیام من را برای سران این کشورها میبرند.
۶دی: فائزه به مشهد رفته بود. یاسر هم برای اسکی به دیزین رفته است.
۲۷دی:دو سه ساعت در محوطهی باز جلوی ساختمان [در سد لتیان]، با بچهها با برف، بهمنهای بزرگ درست کردیم و تا لب سد غلتاندیم.
۳۰اسفند: فاطی و بچههایش در آذربایجان هستند. فائزه هم به کیش رفته است… با فرشته و مهدی تلفنی صحبت کردم، از وضعشان در استرالیا راضیاند. رئیس دپارتمان پیشنهاد داده برای بازدید از کارخانجات مربوط به رشتهاش، به کانادا یا آمریکا بروند. گفتم به شرط ناشناس ماندن بپذیرد.[۸]
دیدگاهتان را بنویسید