نارنجی پوش

شاید مهمترین فاکتوری که باعث میشه آدم ترغیب بشه یک فیلم رو ببینه مخصوصا برای من اول وجود کارگردان و بعد هم وجود بازیگرای اون فیلمند.

بعد از اون باقی مسائل در مورد ترغیب آدم به فیلم دیدن کم رنگ تر از دو مورد بالا هستند.

حالا اینکه نارنجی پوش چه فاکتوری داشت که من دیدمش یکی از اون باقی مسائل ها بود که بیشتر از بازیگر و کارگردان منو غلغلک داد که ببینمش.

http://www.cinemanegar.com/articles_files/images/Cinemanegar%20photo-%20narenji%20posh%20movie%2002.jpg

تقابل حرف این فیلم با فیلم جدایی نادر از سیمین.

منصفانه بخوام راجب این ۲ فیلم صحبت کنم اینه که هر دو فیلم از نظر من سفارشی ساخته شده بودند.

فیلم مهرجویی یک سفارش داخلی و تبلیغاتی برای کشورمون بود و فیلم فرهادی یک سفارش خارجی و ضد تبلیغاتی برای کشورمون.

فیلم مهرجویی به صورت یک لایه تبلیغات میکرد و خوب هر کس تو سینما بود و از هر قشری هم که بود راحت حرفش رو میفهمید.

اما فیلم فرهادی به صورت چند لایه ضد تبلیغات بود و ۲ نظر رو پیش میورد . یک عده میگفتن این فیلم کاملا فیلم بدون غرضیه و یک عده هم میگفتن این فیلم کاملا غرض ورزانه است (که نظر من تو دسته دومه !)

حالا قبل از اینکه بخوام مقایسه بیشتری بکنم اول میرم سراغ خود فیلم نارنجی پوش!

فیلم نارنجی پوش در عین تبلیغاتی بودن کمی از فرهنگ ایرانی فاصله هم داره . این فیلم در عین بی زبونی یک نوع تبلیغ فرهنگ فنگشوییه . چیزی که مربوط به این فرهنگ نیست و وارداتیه و شاید تا حدی تناقض داشته باشه با خیلی از باورهای ما.

مساله بعدی شکل فیلمه که فراز و فرودهاش واقعا در حد و اندازه های مهرجویی نیست.

باز ۳ نوع سلیقه در مورد بازیگر نقش اول مرد این فیلم یعنی حامد بهداد وجود داره.

یک عده اصلا ازش خوششون نمیاد ، با اداهاش حال نمیکنن.

یه عده اتفاقا کلی عاشق همین ادا بازیهاشند .

یک عده هم بازیش رو گاهی میپسندن و گاهی نه.(بنده تو این دسته هستم!)

بازی حامد بهداد به نظرم تو چشم میزد. تقابل درستی با لیلا حاتمی تو این فیلم بوجود نیومد.

برخلاف سعادت آباد که حامد بهداد میتونست شوهر باور پذیری برای لیلاحاتمی باشه با اخلاقاش  واون تیپیش . اینجا اصلا قابل باور نبود. شخصا خیلی نتونستم ارتباط برقرار کنم . به قول بنده خدایی شاید چون لیلا حاتمی مشابه جدایی نادر از سیمین بود و شخص مقابلش باورپذیرتر بود ، حامد بهداد قابل هضم نبود.

مشکل بعدی فیلم که به نظرم مشکل نبود اما یکم قیاس رو سخت میکرد تم کلی فیلم بود که مایه های کمدی رومانتیک و تا حدی فانتزی توش به چشم میومد.

اگر به فیلمهای برتر جهان نگاه کنیم بهترینهاشون به هیچ وجه نمیتونستند کمدی زیادی داشته باشند. چون واقعا پیاده سازیش از یک فیلم جدی خیلی سختر و پیچیده تره.

به طور کلی حرف فیلم از نظر من قابل قبول و باورپذیر بود . به هر حال ارزش مهرجویی با این فیلم تو فکر من بالاتر از قبل رفت. دلیلشم اینه که به هر حال مهرجویی حرفی رو زد که مطمئنا اونور آبیها مثل فیلم جدایی نادر از سیمین حلوا حلواش نمیکنن و تو هر مراسمی بهش جایزه نمیدن.

قبول دارم که سطح فیلم در حد جدایی نادر از سیمین به لحاظ کیفی نیست اما مطمئنم که اگر این فیلم دقیقا حرفهای جدایی نادر از سیمین رو تکرار میکرد شاید حداقل نصف جایزه هایی که نادر از سیمین تو دنیا دریافت کرده رو دریافت میکرد.

امتیازی که من به این فیلم میدم :

برای خود فیلم : ۷/۱۰

برای حرف فیلم : ۹/۱۰


منتشر شده

در

توسط

برچسب‌ها:

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

CAPTCHA