سلام
خوبید؟
چه خبر اوضاع و احوال میزونید ؟:دی
من خوبم ممنون .
خوب چند وقتی بود که درگیر بودم . درگیری ذهنی زیادی داشتم و واقعا نمیشد اینجا رو دستی بزنم.
حقیقتش اینه که تو 1 سال گذشته اینقدر اشتباهات و فراز و فرود داشتم که لازم دیدم یه تکون اساسی به زندگیم بدم .
نتیجه اینکه گاهی اوقات لازمه آدمیزاد اون چیزی که هست نباشه . حتی اگر قیمتی که بابت اینکار میده اونقدر زیاد باشه که قابل جبران نباشه . وقتی شما انتخابی میکنید باید تاوان انتخابتون رو به هر شرایطی شده بدید .
2 حالت داره وقتی انتخابی میکنید.
1-انتخاب شما درسته و به این انتخاب میبالید و تحت هر شرایطی میتونید بابت انتخاب درستتون خودتون رو تحسین کنید .
2-انتخاب شما یک اشتباه مطلقه . اینجا باز 2 راه دارید .:
الف: تا ابد دهر تو انتخاب اشتباه خود غلط بزنید و به روی مبارک هم نیارید که این انتخاب یک اشتباه مطلق بوده.
ب:مثل یابویی پشیمون بشید و سعی کنید از انتخاب اشتباهتون درس بگیرید و برگردید به زندگی عادی و روند عادی.
زندگی و ادمها اینقدر پیچیدگی دارند که شناختن ادمها کاریست بس محال!.
پس ارتباط با ادمها هم شامل همین قانون بالا میشه و دلیلی وجود نداره که شما اشتباهی مرتکب نشید.
حالا زمانی میگذره و شما حالت ب از دومین حالت انتخاب براتون پیش میاد.اما موانعی وجود داره و باید این موانع برطرف بشه . شما میتونید تا اخر زندگیتون لعنت و نفرین بشید که باعث بدبختی دیگران شدید. در این حالت از نظر بعضیها شما یک بازنده هستید .
اما اگر بخواین برنده باشید باید شرایط رو طوری فراهم کنید که همیشه طلب کار باشید نه بدهکار.
در نتیجه میتونید از سیستم نقاب استفاده کنید . حالا میتونید نقاب بزنید و باعث بشید که بدهکار نباشید و خاتمه ی اشتباهاتون هم با طلبکاری صورت بگیره.
به هر حال من موفق شدم که این حالت رو برای خودم بوجود بیارم .
هر چند که واقعا سخت بود اما انجام شد .
من الان یک برنده ام . هر چند که ظاهری بازنده دارم :دی
شاد باشید.
دیدگاهتان را بنویسید