گاهي وقتها

گاهي وقتها به اين فكر ميكنم كه اگه فكر كردن نبود چي ميشد!
گاهي وقتها به اين فكر ميكنم كه چرا بايد اينقدر زندگي رو به خودم سخت بگيريم.
گاهي وقتها به خودم ميگم كمي به مرگ هم فكر كن اما افسوس كه هيچ وقت نميتونم حرف خودم رو گوش كنم.
معذرت ميخوام كه مدتهاست از خودم نمي نويسم . ديگه خودم رو فراموش كردم . الان تنها چيزي كه برام مهم شده اينه كه ديگران مشكلشون چيه . تنها چيزي كه برام مهمه اينه كه ديگران در مورد من چه فكري ميكنن.
خيلي وقته كلمه ي من برام مثل يك توهم شده .

چون عهده نمی‌شود کسی فردا را حالی خوش کن تو این دل شیدا را
می نوش بماهتاب ای ماه که ماه بسیار بتابد و نیابد ما را

منتشر شده

در

توسط

برچسب‌ها:

دیدگاه‌ها

4 پاسخ به “گاهي وقتها”

  1. عادل نیم‌رخ

    منم همینطور…

  2. siavash نیم‌رخ
    siavash

    من رو فراموش کردن خیلی خوبه! منتها وقتی که این فراموش کردن دوباره منجر به بازگشت به خود نشه! مثلا اینکه دیگران واست اهمیت داشته باشن عالیه! منتها نه اون وقتی که دیگران رو فقط با این نگاه ببینی که در مورد تو چی فک میکنن!

  3. sade نیم‌رخ
    sade

    ن اولین باره میم بلاگ شما باید بگم نوشتهاتون خیلی دل نشینه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

CAPTCHA