روی دیوارای خالی — میون نقشای قالی — جای لبخند تو مونده
بعد تو هر چی که دیدم —- تو خواب بچه هامون همه بوی تورو می ده
تو روزای تنهاییشون بعد تو هر جا نشستن همه بوی تورو می ده
قهرمان قصه هاشون —- شادیها و غصه هاشون همه بوی تورو می ده—- همه بوی تورو می ده
روز قهر کردن تو — من موندم و خالی کوچه —– می دیدم که زندگی هیچ و پوچه
به تو گفتیم که بمون —- تا نشی خسته و دلتنگ —– تو زدی به شیشه ی دلهای ما سنگ
گفتی اونروز —- طاقت من دیگه طاقه —– چاره کارم دیگه طلاقه
بچه ها موندنو اون تنهایی خونه ی دیروز — که نداشت — مادر دلسوز
حالا امروز همه رفتن — سرو سامونی گرفتن — ولی ما همو ندیدیم
تو روزای باقی مونده — شدیم از همدیگه رونده — زهر تنهایی چشیدیم
تو جوونیا دویدیم —- چه مصیبتها کشیدیم — تا بهمدیگه رسیدیم
روز عقد منو تو —- ما بودیم و خدا و قرآن —- می دیدم که می رسم با تو به پایان
حالا امروز — ما چراغه دم بادیم — دل به زندگی ندادیم —
حالا ما موندیم یک دفتر پر خاطره و یاد —- که ورق می خوره تو باد
دیدگاهتان را بنویسید