هر جمعه تنها و بیکار که می شد تصمیم می گرفت وزن کم کند و لاغر شود. رژیم بگیرد و ورزش کند. تصمیم می گرفت ازدواج کند و بچه دار شود و باقی زندگیش را فقط به مسافرت کردن به همراه آنها بگذراند.
تمام روزش را صرف نوشتن استعفایش می کرد. می دانست نامه اش هیچ اشکالی ندارد با این حال به خودش می گفت:((باید لغات و دلایل بهتری پیدا کنم. جمله بندی اش را می توانم بهتر هم از کار دربیاورم. راضی نیستم، می توانم نامه بهتری بنویسم.))
نامه را پاره می کرد و نوشتنش را می گذاشت برای هفته بعد.
منبع : http://anjomanetanz.blogfa.com/
منم هر جمعه که می آد استعفامونو از گناه و عوضی بازی و … می نویسم. ولی بعد می بینم باید لغات بهتری پبدا کنم. جمله بندیم رو بهتر در بیارم و……..
نامه رو پاره می کنم و می ذارم برا هفته بعد.
Hi my friend,
Digitalnegar is updated in new Photoblog.
best regards,
حاجی جون من بهت گفتم عکس بزرگ نزار صفحه به چیز بره رفتی سرور رو به چیز دادی 😀
سلام دوست عزیز. من وبلاگ شما رو از رو پروفایلتون تو پرشین تولز پیدا کردم. دیدم اطلاعاتتون راجع به مسایل فنی و به خصوص اسپیکر زیاده گفتم یه راهنمایی ازتون بگیرم. من باری این که شرایط اقتصادیم جور نبود به جا ی سینمای خانگی یه دی وی دی jvc گرفتم که بعدا بهش اسپیکر یا آمپلی اضافه کنم. حالا اگه بخوام این کارو بکنم با هزینه ی حدود ۲۰۰ تومن؛ چی کار می تونم بکنم. چه مارکی رو پیشتهاد می کنید. چون تو اینترنت گشتم و چیز زیادی دستگیرم نشد. مارک هایمر چطوره؟ ممنون می شم اگه یه چن تا لینک اطلاعات بهم بدین. ببخشید که تو کامنت ها این مساله رو مطرح کردم. راه بهتری نیافتم. ممنون. یا علی.
من خیلی با این شخصیت نوشته هه همزاد پنداری می کنم!
راستی این جمله خیلی آشناست:”گفتم عکس بزرگ نزار صفحه به چیز بره…” از کدوم یکی از بزرگان بود؟