شرمنده نبودم مدتها . راستش نوشتن انگیزه میخواد که من انگیزه ای براش پیدا نکردم .راستش نمیدونم از چی یا کی بنویسم .:دی
همین رو میگم که به ۲۶ سالگی رسیدیم و همچنان دغدغه های سال پیش باقی مونده .
تغییری ایجاد نشده . غیر از این که یک زندگی رو به فنا دادیم رفت پی کارش که البته مقصرش شاید شخص ثالثی بود و چتد تا رفیق خوب گیر اوردیم که البته جای کلی شکر داره زندگی همچنان بر چرخ پنچر میچرخد :دی
شب خوش :دی.
سلام…حاجی جون مبارک باشه!
پس دیگه شما نقش بابا بزرگ من را دارید! 😀
و احترامتون برای ما واجب!!! 😀
خوب ان شاءالله کی باید شیرینی توماتی تون (منظورم دومادی است!:D) را بخوریم! باید حضرت را ببینم تا برایتان آستین بالا بزند! 😆
پیشاپیش هم سال نو را به شما تبریک می گم!
امیدوارم هزار سال زنده باشی و همچنان نقش بابابزرگ مرا داشته باشی! 🙂
فعلا با اجازه شما می رم، بقیه درسم را بخونم که یک ساعت دیگه باید دوباره برم بیرون دنبال کار و بدبختیم!!!
با تشکر
عادل
مبارکه! کلا هیچی قرار نیست بشه پس تو سود هم کردی این وسط :دی!
خوب حاجی جونم نمی خوای یه فکری به حال این چرخ
پنچر بکنی؟؟؟؟؟
بابا پوسیدی….
هنوز دیر نشده بزار امسال با پارسال یه
فرقی داشته باشه…..