گذری بر خاطرات وبلاگها

خوب تو این پست هم میخوام ارشیو چند وبلاگی رو که میخوندم و میخونم بزارم :دی

====================

دیونه از نوای فراق

خیلی وقت ها تو زندگی هست که آدم حس میکنه به منبع غیب وصل شده ….
با تمام وجود دلت میخواد یه چیزی از این لحظه ها برداری ، دلت میخواد ثبت کنی ،ولی نمیشه …..
اینجور موقع هاست که آدم میفهمه زبان آدم چقدر کلمه کم داره …..
چقدر کوچیکه دایره کلمات و حرف ها …..

ادامه : http://navayeferagh.com/archives/2007_01_index.html

———————

خون بازی با تند و آتشین از طنزدونی

صبح آدینه دل رو به دریا زدیم و هزار تومان وجه رایج مملکت رو خرج کردیم تا فیلم “خون بازی” برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلنامه، بهترین تدوین، بهترین چهره پردازی و چندین و چند عنوان دیگه رو به عنوان یک شاهکار هنری ونمونه بارز “ایرانی می تواند!” ببینیم. چند تا مانچی تند و آتشین هم می خریم که توی سینما با رفقا حالش رو ببریم.

تیتراژ: رقص دو نفره بهرام رادان و لباس عروس! استغفرا…! این صُوَر قبیحه چیه؟!  با هیجان تند و آتشین ها رو می خوریم و درمورد بازیگرها و خود فیلم برای همدیگه اظهار فضل می کنیم! به نفر پشت سر هم تذکر شدید اللحن میدیم که فیلم شروع شده و باید موبایلش رو سایلنت کنه!

شروع فیلم: به اطراف نگاه می کنیم و زیر لب آپاراتچی سالن رو ناسزا می گیم که چرا تصاویر خرابه و رنگی نیست! چند دقیقه ای که می گذره متوجه می شیم که فیلم جداً سیاه و سفید هست! برای رفقا توضیح می دم که این فیلم پسا مدرن(!) هست و سیاه و سفید بودن آن روایت گر نوعی سیاه نمایی زندگی ماشینی با درون مایه اعتیاد است! این وسط رفیقمون رو هم که اصرار داره بگه این فیلم های ایرانی مالی نیست رو توجیه می کنم که این فیلم خیلی هنری هست و باید با دقت نگاه کنیم تا ظرائف کار رو متوجه بشیم!

http://tanzdooni.blogfa.com/post-53.aspx

=================

یکی بود یکی نبود از یک وبلاگ معمولی

یه داستانی هست که تا اونجا که یادم میاد دوره دبستان تویکی از کتاب های درسی یا مجله هایی  که بود خوندم ولی  عجیب اینه که برای هر کی تعریفش کردم نشنیده بود  بگذریم :

در یک مزرعه و در لای گندمها (شایدم یه چی دیگه بوده  بوده گیر ندید دیگه ) یک خانواده بلدرچین زندگی میکردن وقتی که فصل درو  نزدیک شد بلدرچین پدر به جوجه اش گفت : برو و مراقب کشاورز باش هر وقت دیدی خواست که مزرعه را درو کنه بگو تا زودتر از اینجا بریم چند روز بعد جوجه بلدرچین اومد گفت زود جمع کنید بریم بلدرچین گفت چرا؟

http://mammad81.wordpress.com/2007/02/20/%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D8%A8%D9%88%D8%AF-%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D9%86%D8%A8%D9%88%D8%AF/

=============

پروفایلهای فایر فاکس از جهان سه بعدی من

این پست رو برای این مینویسم چون خودم یه مدت پیش دنبال یک چنین استفاده ای از فایرفاکس بودم…

مزایای استفاده همزمان از چند پروفایل خیلی زیاده ولی من چند تاییش رو نام میبرم…

یکی اینکه نیاز نیست هر دفعه برای لود شدن فایرفاکس اصلی خودتون با تمام اکستنشن ها انقدر صبر کنید…(البته اگر مثل من بالای ۱۰۰ اکستنشن نصب کرده باشید

http://mory3d.blogspot.com/2007/07/blog-post_24.html

=====================

تقدیر از یه دنیا حرف از دفتر خاطرات

آغاز سال ۱۳۸۳
زمان: موقع سال تحویل
مکان: حرم شاه عبدالظیم، شهر ری
جای خوبی بود. با اینکه نه خبری از صدای توپ درکردن بود نه آواز خوندن. نه سفره هفت سین چیدن و نه.. اما بودن اونهمه آدم کنار هم و تبریک سال نو به هم گفتن خیلی قشنگ بود. موبایلها که اصلا آنتن نمیداد. پیام هم که نمیفرستاد. دو رکعت نماز شکر برای تشکر به خاطر همه نعمتهایی که خدا بهمون داده. دو رکعت نماز حاجت به خاطر طلب از خدا برای همه چیزهایی که خوبه. برف حسابی گرفته بود. چندبار نزدیک بود نقش زمین بشم!

http://daftarekhaterat.persianblog.ir/post/206


منتشر شده

در

توسط

برچسب‌ها:

دیدگاه‌ها

3 پاسخ به “گذری بر خاطرات وبلاگها”

  1. ooopinionsss نیم‌رخ
    ooopinionsss

    How you think when the economic crisis will end? I wish to make statistics of independent opinions!

  2. Arsento نیم‌رخ

    I liked it. So much useful material. I read with great interest.

  3. gambling ebooks نیم‌رخ

    Thank you very much for that astonishing article

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

CAPTCHA