برگ تحویل میکند رمضان *** بار تودیع بر دل اخوان
یار نادیده سیر، زود برفت *** دیر ننشست نازنین مهمان
غادر الحب صحبةالاحباب ***فارقالخل عشرة الخلان
ماه فرخنده، روی برپیچید ***و علک السلام یا رمضان
الوداع ای زمان طاعت و خیر ***مجلس ذکر و محفل قرآن
مهر فرمان ایزدی بر لب ***نفس در بند و دیو در زندان
تا دگر روزه با جهان آید *** بس بگردد به گونه گونه جهان
بلبلی زار زار مینالید ***بر فراق بهار وقت خزان
گفتم انده مبر که بازآید ***روز نوروز و لاله و ریحان
گفت ترسم بقا وفا نکند ***ورنه هر سال گل دمد بستان
روز بسیار و عید خواهد بود ***تیر ماه و بهار و تابستان
تا که در منزل حیات بود ***سال دیگر که در غریبستان
خاک چندان از آدمی بخورد ***که شود خاک و آدمی یکسان
هردم از روزگار ما جزویست ***که گذر میکند چو برق یمان
کوه اگر جزو جزو برگیرند *** متلاشی شود به دور زمان
تاقیامت که دیگر آب حیات *** بازگردد به جوی رفته روان
یارب آن دم که دم فرو بندد *** ملک الموت واقف شیطان
کار جان پیش اهل دل سهلست ***تو نگه دار جوهر ایمان
وداع
توسط
برچسبها:
دیدگاهها
2 پاسخ به “وداع”
-
سلام حاجی .این بیمس خراب شد و ما افتادیم به کامنت بازی
-
ايضا همون پيغام نفر قبلي!!!!
دیدگاهتان را بنویسید